مریم خاکی، خبرنگار بحرالعلوم نیوز
عضو هیات علمی دانشگاه آیت الله بروجردی با اشاره به زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی در نخستین روز بهمن گفت: راز پایداری و جذابیت شاهنامه پس از حدود هزار سال زبانی فاخر و استوار و روح حماسی و اندیشهورز آن است که با چراغ خرد، انسان را به خودشناسی و جامعهشناسی میرساند.
بهزاد اتونی روز دوشنبه به مناسبت زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: هر زمان نام فردوسی بر زبان میآید، بیاختیار به یادِ آغازین بیتِ جاودان شاهنامه میافتم؛ همان جایی که میگوید؛ "به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر، اندیشه برنگذرد". فردوسی، نهتنها شاعر و حماسهسرای قوم ایرانی است، بلکه پاسدار میراث فرهنگی و هویتی ما نیز است. او در همین مصراعهای آغازین، حقیقتی ژرف را یادآور میشود و آن این است که انسان تنها با برخورداری از 'خِرَد' و 'جان' است که به بالاترین درجههای انسانی دست مییابد.
وی با اشاره به جایگاه خرد در ساختار فکری فردوسی، ادامه میدهد: در جانِ کلامِ فردوسی، یک ویژگی بنیادین موج میزند؛ «ستایش و ارجگذاری به خرد». همانگونه که او میسراید: "خرد چشم جان است چون بنگری/ که بیچشم، شادان جهان نسپَری". این بیت نشان میدهد خرد، چراغ راه بشر است و اگر جهان را بیچشمِ خِرَد بنگریم، فهمی عمیق از حوادث و ارزشها نخواهیم داشت. برای فردوسی، خرد، زیربنای هر نوع فضیلتی است و انسان را به عدالت، راستگویی و انساندوستی فرا میخواند.
عضو هیات علمی دانشگاه آیت الله بروجردی به راز پایداری و جذابیت شاهنامه در طیِ قرون و اعصار اشاره کرد و افزود: شاید بپرسیم چرا پس از گذشت نزدیک به هزار سال، هنوز شاهنامه برای نسل امروز جاذبه دارد؟ پاسخ را میتوان در دو رکنِ اصلی این اثر پیدا کرد؛ یکی زبانی فاخر و استوار که نهتنها نگاهبانِ زبان فارسی، بلکه گسترشدهندۀ دامنۀ واژگانی آن بوده؛ و دیگری، روح حماسی و اندیشهورز آن که با چراغ خرد، انسان را به خودشناسی و جامعهشناسی میرساند.
اتونی بیان کرد: وقتی فردوسی در داستانهایش رزم و بزم را پیوند میزند و قهرمانی چون رستم یا بزرگی چون سیاوش را پیش چشم ما مجسم میکند، در حقیقت میخواهد بگوید که هر یک از این شخصیتها، آیینۀ تمامنمای فضیلتهای انسانی است. همانگونه که میگوید؛ "توانا بود هر که دانا بود/ ز دانش دل پیر برنا بود". این بیت نشانگر آن است که توانایی راستینِ انسان، در گرو داناییِ اوست و این آموزهای است که فردوسی در جایجای شاهنامه به شکلی زیبا مطرح میسازد.
وی به جایگاه فردوسی در حفاظت از فرهنگ ایرانی اشاره میکند و میگوید: درک فردوسی از “هویت ملی” در نوع خود ستودنی است. او میدانست با غبار گرفتنِ اسطورهها، بخشی از حقیقت تاریخی و فرهنگی ما به فراموشی سپرده خواهد شد. از این رو، همت خود را صرف ثبت و ضبط دقیقِ روایتهای حماسی و اساطیری کرد. ما در پناه حکمت اوست که ریشههای هویت خود را شناخته و آگاه میشویم که “ایران” نه فقط یک سرزمین، بلکه تبلور یک اندیشه است. او در جای دیگری می سراید که؛ "خرد بهتر از هر چه ایزدْتْ داد/ ستایش خرد را به از راه داد". در چنین دیدگاهی، خرد، بخشِ جداییناپذیر از هستی آدمی است و همانقدر که انسان برای زیستِ جسمانی به غذا نیاز دارد، برای زیستِ معنوی و روانی محتاج 'خِرَد' است.
عضو هیات علمی دانشگاه آیت الله بروجردی با نگرشی تطبیقی از آموزههای فردوسی یاد میکند و بیان کرد: اندیشههای حکیم توس حتی با دیدگاههای متأخر فلسفۀ غرب نیز همراستا و گاه جلوتر از آن است. اگر جریانهای روشنگری در سدههای اخیر غرب از بزرگداشت خرد سخن میگویند، فردوسی سدهها پیش، آن را بنیاد اندیشۀ حماسی خود قرار داده بود. تفاوت در اینجاست که فردوسی، خرد را در بستری اساطیری و حماسی مطرح میکند و خواننده در خلال جنگ و صلح پهلوانان، همزمان با روحیهای سلحشورانه، به تأملات عقلی و اخلاقی فراخوانده میشود.
اتونی به شکوه روایتهای شاهنامه اشاره کرده و آن را دلیل جذابیت ماندگار حماسۀ فردوسی دانست و گفت: شاهنامه، هنری است که با زیباترین صور خیال و کهنترین مفاهیم اساطیری درآمیخته است. هر جا سخن از جنگ و پیکار است، ناگهان خرد و اخلاق بهعنوان نیروی بازدارنده ظهور میکنند؛ چنانکه در تقابل رستم و اسفندیار میبینیم چگونه غرور و ایمان و در عین حال، حس وظیفهشناسی و انسانیت، کنار هم قرار میگیرند. فردوسی تمام رخداد را با بیانی حماسی و دلانگیز به تصویر میکشد و انسان را به یاد این حقیقت میاندازد که برترین سلاح، نه زور بازو، بلکه خِرَد و اخلاق نیکوست.
وی با تاکید بر ضرورت بازشناسی آموزههای فردوسی در جامعۀ امروز گفت: نباید فردوسی را تنها در گنجینۀ ادبی نگه داریم. او همچون معلمی خردمند، ما را در دوراهیهای زندگی راهنمایی میکند و ارزشهای جاودان انسانی را به نسل نو منتقل میسازد.
عضو هیات علمی دانشگاه آیت الله بروجردی در بیان رسالت اصلی فردوسی گفت: از نظر من، رسالت فردوسی چیزی جز پرورش هویت اصیل و بارورکردن گنج خرد در جان انسانها نیست. او در عصری که شاید جهان زیرِ تأثیر بیگانگان یا حوادث ویرانگر بود، چراغ خرد را برافروخت تا ما ایرانیان، امروز و فردا را بهتر بشناسیم و بنا کنیم. فردوسی، وارث ادب و خردی است که باید برای همیشه در حافظه و وجدان جمعی ما زنده بماند؛ باشد که ما نیز پاسداران لایق این ودیعۀ گرانبها باشیم.
یکم بهمن ماه زاد روز بزرگ ترین حماسه سرای نامی ایران ابوالقاسم فردوسی است زادروزش یادبودی است برای عظمت این گنجینۀ حماسی؛ اما در حقیقت، هر روزی که شاهنامه خوانده یا اندیشۀ فردوسی مرور میشود، جشنی است برای نکوداشت خرد، اندیشه، و فرهنگ ایرانزمین. فردوسی حکیم هزارههاست؛ پاسبان نستوه زبان فارسی و طلایهدار هویت ملی است. او که حماسه شکوهمند خود را به نام خداوند جان و خرد آغازید و با فکر و اخلاق و معنویت نهفته در فرهنگ باستانی ایران به مصاف قوم مهاجم شتافت.
ابوالقاسم حسن پور علی طوسی معروف به فردوسی حکیم سخن فارسی در سال ۳۱۹ در روستای پاژ از توابع طبران توس خراسان دیده به جهان گشود. شاهنامه بزرگترین اثر این شاعر حماسه سرای ایرانی است که در سی سالگی سرود و به منظور دفاع از زبان و ادب پارسی در بین ۹ میلیون واژه تنها ۳۴۰ کلمه عربی را به کار برده است.
از داستان های معروف شاهنامه میتوان به بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش اشاره کرد. فردوسی در سال ۳۹۴ این اثر ارزشمند را به سلطان محمود غزنوی هدیه کرد و این شاعر بزرگ و بلند مرتبه ایران زمین در سال ۴۱۱ ه.ش در زادگاهش توس خراسان چهره درنقاب خاک کشید.